دلم: دلم یک پنجره با نور می خواهد. دلم تنها بهاری دور می خواهد. دلم یک آسمان مهتاب و آیینه یه دنیا قاصدک محصور می خواهد. دلم احکام بی پایان رویا را میان صندقی انگور می خواهد. دلم گرمای بی پایان غم ها را میان کودکی چون شور می خواهد. دلم اندوه بی انکار شب ها را غزل وار از بر یک حور می خواهد. دلم آواز یک قو را میان باد چه بی احساس در یک گور می خواهد. و در زنگار یک عشق قسم خورده دلم خورشید را مهجور می خواهد. لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|